خصومت آشکار سوئد با جهان اسلام/ سیاست یک بام و دو هوای غرب
تاریخ انتشار: ۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۹۹۵۶۱
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: باز هم کتاب آسمانی بیش از یک و نیم میلیارد نفر از انسان های جهان، به آتش کشیده شد. آن هم در سده بیست و یکم و در کشوری که اتفاقا، خود را به عنوان یکی از مهمترین کانون های دفاع از صلح، حقوق بشر و دموکراسی قلمداد می کند.
سوزاندن قرآن مجید در سوئد و آن هم در روز عید قربان، نشانه آشکاری از یک خصومت و ستیز شگرف و تحریک کننده است و بُعد مضحک ماجرا اینجاست که برای چندمین بار، پلیس سوئد در صحنه حضور داشت تا امنیت فرد سوزاننده قرآن را تامین کند و اجازه ندهد کسی به او آسیب برساند!
سلوان مومیکا ۳۷ ساله ن که یک مهاجر عراقی - سوئدی است، در اوج بیشرمی صفحات قران مجدی را پاره کرد و آن را در میدان مدبور جارپلاتسن در مرکز شهر استکهلم و در مقابل مسجد اصلی شهر، به آتش کشید و حدود ۲۰۰ نفر در محل حادثه حضور داشتند که گروهی از آنان، مدافعین قرآن و معترضین به این اقدام موهن بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواجهه دورویانه پلیس سوئد
پلیس سوئد، قبل از صدور مجوز، مخالفت کرده بود اما دادگاه، با صدور حکمی، برگزاری چنین مراسم موهنی را به عنوان تضمینی برای حفظ آزادی بیان و دموکراسی، مجاز دانست و پلیس را وادار به حفظ امنیت آن کرد. البته پلیس، رفتار دورویانه دیگری هم داشت و اعلام کرد: «این اتفاق برای سیاست خارجی کشور، پیامدهایی خواهد داشت اما تبعات امنیتی آتش زدن قرآن، در حدی نیست که تقاضای مجوز آتش زدن قرآن را رد کنیم».
اولف کریستوسون نخست وزیر سوئد با رویکردی عملگرایانه، اعلام کرده که تصمیم گیری درباره تظاهرات و اعتراضات همراه با آتش زدن قرآن، به اختیارات پلیس مربوط است. بدین ترتیب، کریستوسون از کنار ماجرا گذشته و تلاش کرده تا به شکل جدی و قاطعانه در برابر این اقدام نایستد و در عین حال، با آن همسویی نکند. به همین خاطر اعلام کرده که حادثه «قانونی» است اما هر چیز قانونی، الزاما، مناسب هم نیست. او همچنین گفته؛ باید آرامش جامعه حفظ شود و منافع طولانی مدت سوئد در نظر گرفته شود.
همه اینها در حالی روی داده که بیش از ششصد هزار نفر از جمعیت ۱۰ میلیون نفری سوئد، مسلمان هستند.
غرب چه می گوید؟
وزارت امور خارجه آمریکا، به آتش کشیده شدن قرآن مجید در سوئد را، آزاردهنده و موهن قلمداد کرده است و به تبعات آن و تاثیر بر عواطف مسلمانان جهان، اشاره نکرده است.
سوئد عضو اتحادیه اروپا است و اتفاقا بیش از هر عضو این اتحادیه، مدعی دفاع از صلح جهانی، دموکراسی و حقوق بشر است. این بار نیز، صدای واضحی از مقامات اتحادیه اروپا شنیده نشده و شواهد نشان می دهد که توهین به مبانی و ارزش های دینی مسلمانان، نه تنها در میان مقامات غرب، مخالف جدی ندارد، بلکه می تواند همسویی ضمنی آنان را به دست آورد.
برخورد رسانه های اروپا و آمریکا با واقعه دردناک و موهن به آتش کشیدن قرآن مجید در سوئد، به این شکل بود که اولا بسیاری از رسانه های غربی از کنار این ماجرا گذشتند و وانمود کردند که ارزش خبری خاصی ندارد. دوم این که در اخبار و گزارش های معدودی که درباره این موضوع منتشر شده، به طرز عجیبی بر هویت عراقی فرد توهین کننده تاکید شده و تلاش کرده اند تا پرتاب سنگ به سوی سوزاننده قرآن را به عنوان یک اقدام غلط و خشن، قلمداد کنند.
آیا پای ناتو در میان است؟
«ویزای ورود به ناتو را از دست دادند». این تیتر یکی از روزنامه های امروز چاپ آنکارا است که اتفاقا از معدود رسانه هایی است که همسو با حزب عدالت و توسعه و دولت اردوغان حرکت نمی کند و با سیاستمدارانی همچون عبدالله گل، احمد داوداوغلو و علی باباجان همراه است. این روزنامه اعلام کرده که لازم است؛ ترکیه به طور قاطعانه با عضویت سوئد در ناتو مخالفت کند تا دفاع از عمل موهن قرآن سوزی، بی پاسخ نماند.
احمد داوداوغلو رهبر حزب آینده و نخست وزیر اسبق ترکیه خطاب به سوئد گفته است: «دست های کثیفتان را از کتاب مقدس ما بردارید. این توهین های شما برای جهان اسلام غیرقابل تحمل است.» در همین حال، تمل کاراملااوغلو رهبر حزب اسلامگرای سعادت، نوعمان کورتولموش رئیس پارلمان و بسیاری دیگر از مقامات سیاسی و حزبی ترکیه به اقدام موهن سوئد، واکنش منفی نشان دادند.
هنوز مشخص نیست که در نشست سران کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو در لیتوانی، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه چه تصمیمی در مورد سوئد خواهد گرفت. اما برخی از رسانه های ترکیه به این اشاره کرده اند که تیم اردوغان، در صورت جلب موافقت جو بایدن برای امضای نهایی فروش جنگنده های اف ۱۶ به آنکارا، به عضویت سوئد در ناتو رای مثبت خواهد داد.
آیا به سوزاندن دیگر کتب آسمانی هم مجوز می دهند؟
مقامات آمریکا و اتحادیه اروپا، در شرایطی در مقابل توهین به عقاید مسلمانان، سکوت و انفعال پیشه کرده اند که سوزاندن کتب آسمانی مسیحیان و یهودیان در کشورهای مختلف اروپا بی سابقه است. به عبارتی ساده، رویکرد حقوق بشری غرب نسبت به دین، تابع استانداردهای دوگانه است. بر اساس این استاندارد دوگانه و دورویانه؛ اگر سخن از توهین به اسلام به میان بیاید، می توان موضوع را به شکلی تحریفی و با بهانه هایی همچون آزادی بیان و حقوق بشر توجیه کرد اما در مورد دیگر ادیان، لازم است به ارزش های دینی و فکری جوامع احترام گذاشته شود و از تحریک معتقدین، پرهیز کرد.
کد خبر 5823350منبع: مهر
کلیدواژه: سوئد ناتو کشورهای غربی روسیه اوکراین رژیم صهیونیستی فلسطین ایالات متحده امریکا ولادیمیر پوتین ارتش خصوصی واگنر یوگنی پریگوژین سوئد کرانه باختری بلاروس عراق ناتو سوریه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۹۹۵۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راهحل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش میکند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاههای قاعدهمند و فرایند محور به آن داشته باشیم.
بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان میشود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ میتوان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش میکنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانستههای سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت میکنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.
اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش میکند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.
ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.
رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینهبر است و موازیکاری بلای جانشدر جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینههای پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بیحساب و پراکنده شدهاند و نمیدانند چه میکنند و نتایج آن چیست.
اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحرانهای آن در مقام نظر و عمل شدهاند. به عبارت روشن مصرفگرایی، لذتجویی، افسردگی، بیبنیادی و بیاعتنایی به ارزشهای دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش میکنند صورت محلی و منطقهای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.
جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته استبنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.
در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش میرود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.
در شرایطی که سیاستگذاری به روشهای چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمیتوان پیش رفت، چه رسد به دستورالعملهای یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.
سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکهای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت میکند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکههای اجتماعی، وب سایتها، برنامهها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.
لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از دادهها و روشهای جدید است و بدون استفاده از آن نمیتوان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئلهای را حل کرد.
گفتوگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن میخواهد هزینه چالشهای سوریه را به گردن مقاومت بیندازدآنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمیشود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرحهای ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....
پایان پیام/